طراحی وب سایت تهران هم، طهران قدیم! - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از سخنان آن حضرت است ، چون کسى از او پرسید : « رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود ؟ » پس از گفتار دراز ، و این گزیده آن است : ] واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان کرده‏اى ، اگر چنین باشد پاداش و کیفر باطل بود ، و نوید و تهدید عاطل . خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود و در آنچه بدان مأمورند داراى اختیارند ، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند . آنچه تکلیف کرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر کردار اندک ، بسیار . نافرمانیش نکنند از آنکه بر او چیرند ، و فرمانش نبرند از آن رو که ناگزیرند . پیامبران را به بازیچه نفرستاد ، و کتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‏ها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود . « این گمان کسانى است که کافر شدند . واى بر آنان که کافر شدند از آتش . » [نهج البلاغه]

تهران هم، طهران قدیم!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 87/8/11 10:12 صبح


" جواب(1) این که در آن زمان نه تنها ظاهر شدن زن با روی و اندام آشکار در انظار از جرائم نابخشودنی بحساب میآمد... بلکه باز بودن قسمتی از صورت زن نیز کمتر از این جرم نداشت.

زن و مرد در مهمانی‌ها نباید مخلوط هم باشند... زن در مکالمات خود با مرد نباید با صدای واقعی خود سخن گفته باید آنرا متغیر و با زیر زبان گذاشتن چیزی مانند تکمه و انگشت‌دانه آنرا نامطبوع و خلاف آن بکند...

در جشن و سرورها که مطرب و مثل آن دخالت کند مردها باید در حیاط و زنها در اطاقهای دربسته‌ی پرده کشیده بوده فقط از راه گوش فیض حضور داشته باشند...

... خانه‌هایشان هر چند کوچک و محقر آنرا بصورت بیرونی و اندرونی و مجزا از هم میساختند و در این مورد تا آن حد رعایت و مراقبت داشتند که درآمد و شدها حتی کفش‌ها و دمپایی‌های زنان را از انظار نامحرم بدور داشته، پنهان میکردند... چه میگفتند اندازه و قالب کفش نشان‌‌دهنده‌ی پا و اندام و قد و قواره و سن و سال زن میباشد.

لباس پوشیدن زن باید بگونه‌ای باشد که اندامش در آن کاملا تغییر شکل داده باشد. یَل(2)  و تنبان(3) و شلیته(4) و چاقچور(5) و چارقد... چه اینها بودند که هریک قسمتی از بدن زن را از شکل واقعی خارج میساختند و چادر که تمامی بدن را مستور مینمود...

لباس دوخته زن بهیچ شکل و صورت در بازار وجود نداشت که آنرا نامحرم لمس کرده بود، حتی در خریدن پارچه نام چیزی که از آن دوخته میشد بزبان نمیرفت که فروشنده دوخته‌ی آن را در تن زن بتصور میآورد...

و بسا دقایق دیگر که میتوان از این مجمل پی به مفصل آن برد و شناخت که زن تا چه حد در حرم و حریم و حرمت و استتار بوده باید از دید و نظر نامحرم بدور بوده باشد. در اینصورت چگونه زن میتوانست در جمع مردان آنهم در حالت رقص و پایکوبی ظاهر شود..."

________________________________________________________________________
(1) پاسخ جناب جعفر شهری (عین عبارت ایشان البته با حذف بعضی جزئیات فرعی جهت اختصار) به شبهه‌ی "ابروکمونه" که در یادداشت پیشین (جامعه‌شناسی تطبیقی!) ذکر گردید.
(2) نیمتنه‌ای از مخمل و ترمه و مثل آن.
(3) دامن بلند با چین‌های زیاد.
(4) شلوار گشاد پرچین که از مچ به صورت جوراب درآمده باشد.
(5) پوششی برای از کمر به پایین خانمها جوراب شلواری مانند از دَویت سیاه که خود میدوختند و با بندی که از لیفه‌ی آن گذرانده شده بود به کمر محکم می‌کردند.





کلمات کلیدی :